گفتار اول از تعاریف من

نوشته شده توسط:مدیریت سایت | ۰ دیدگاه

" بنام الله "

بنام خداوند خالق چهار فصل ، خداوند زیبایی ها ، او که به هستی هست داد و در دل ظلمت ها نور کاشت ، او که از ذره ، ذره را آفرید و کهکشانها را ذره ای در دل هستی قرار داد و عظمت آفریده هایش جز ذره ای از عظمت کبریایی اش نیست ، بنام او آغاز میکنم و با یاد و امیدش ادامه می دهم ؛ انشاء الله که او راهگشا و راهنمایم باشد.

 

 

شما اقتصاد رو چی معنا میکنید؟

 

از همون معنای لغوی اقتصاد شروع میکنم، «میانه روی» ؛شما مطمئناً اینو میدونید که اسلام رو دین اعتدال معرفی کردند. و اعتدال یعنی میانه روی و این یعنی اقتصاد.در اسلام حقیقی همه چیز در اعتدال کامله؛

 فکرشو بکنید ! یه مدل اقتصادی که واسه ی همه ی زمانها در همه ی مکانها جواب میده. فرصت سود همیشگی داره و همواره سود انتخاب ها از هزینه ی فرصت اونا بزرگتره .

قدیمی ها خوب میگن :  اندازه نگه دار که اندازه نکوست     هم در خور دشمن است و هم لایق دوست

من نمی خوام که اقتصاد رو محدود کنم به اشتغال و در آمد ملی و ثروت و سایر آنچه در حدود اقتصاد تعریف شدند. از نظر من اقتصاد فن صحیح زندگی کردن و درست از فرصت ها استفاده کردنه، اقتصاد چیزیه که انسان رو به سعادت دنیوی و اخروی می رسونه ، نمی خوام با واژه ی اقتصاد بازی کنم ، می خوام اونو بفهمم ، کتبی خوندم و همچنان می خونم و بعد از این هم قراره باز بخونم .

دنبال تعریفی برای اعتقاداتم هستم ، اسلام رو همه میشناسیم ، قرآن رو سر طاقچه ها و داخل کتابخونه هامون داریم ، همه هم می دونیم این نقشه ی سعادت و کامل ترین مدل از اقتصاده که در تمامی زمینه ها حرف واسه گفتن داره ، از اخلاق و فلسفه و پزشکی و سیاست و اقتصاد گرفته تا نجوم و محیط زیست و انسان شناسی و خیلی علوم دیگه ؛ دنیا خیلی زیباتر و جذاب تر می شد اگه همه قرآن رو میشناختند و به اون عمل می کردند. شما حتماً ناپلئون رو میشناسید ؛ اون اقرار کرده اگه همه به دستور های جامع قرآن عمل کنند هرگز به ذلت و خواری دچار نمیشن .

نمی دونم چرا ، اما خود من یکی از همین نسل بشر ، کمتر اهل عملیم و بیشتر حرف می زنیم ، کله های سخنگو !!

مرحوم حسین پناهی خدا رحمتش کنه خوب می گفت :

ما چیستیم ؟

جز مولکولهای فعال ذهن زمین ،

که خاطرات کهکشان ها را مغشوش می کنیم.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...