گفتار اول از اقتصاد

نوشته شده توسط:مدیریت سایت | ۰ دیدگاه

تعریف شما از اقتصاد چیه ؟

"اقتصاد" در لغت به "میانه روی" و "میانه راه رفتن" معنا شده و در لاتین به ECONOMY"" که معادل فارسی اون در بعضی فرهنگ های فارسی "صرفه جویی" اومده ، معروفه.

اقتصاد دان ها میگن علم اقتصاد ،علم مطالعه ، روش انتخاب و استفاده ی انسان و جامعه از منابعیه که طبیعت و نسل های گذشته در اختیار اونا قرار دادند. و سه مفهوم رو در این زمینه بررسی میکنند.

اولین مفهوم "هزینه ی فرصت" :

شما میدونید که بر خلاف تصور عوام هیچ چیز رایگان نیست ؟ حتی نفس کشیدن !!!

هزینه ی فرصت این اصل رو دنبال میکنه،هزینه ی نفس کشیدن همون اصطحلاک یا پیری اعضای در گیر اونه مثل ریه ها. بذارید شفاف تر بگم  ، تصور کنید امروز قراره واسه ی فردا برنامه ریزی کنید. مسلمه که 24ساعت زمان محدودیه و شما محدود به توانایی های جسمی و مالی تونم هستید، و خیلی محدودیت های دیگه، با این حال اولویت ها رو طبقه بندی و شروع به برنامه ریزی میکنید. به طور مثال برای ساعت 4بعد از ظهر استراحت رو قرار میدید. این تصمیم شما به ظاهر بدون هزینه است اما هزینه های زیادی رو با توجه به توانایی ها و خواسته های شما به دنبال داره شما در این تایم میتونید کارهای زیر رو به جایگزین کنید:

یک ساعت اضافه کاری-رفتن به مهمونی یا سینما-دیدن یه فیلم آموزشی یا مطالعه ی کتاب و خیلی کارای دیگه که هزینه های انتخاب شماست و هزینه ی فرصت این انتخاب بیشترین هزینه رو در بر میگیره،شما در صورت خوابیدن و استراحت درآمد یه ساعت اضافه کاری رو بابت خوابتون پرداخت کردید پس به این اصل میرسیم که هیچ چیز رایگان نیست.

دومین مفهوم "نهایی گرایی" :

هزینه ی اضافی یک واحد اضافی از یک کالایاهمون هزینه ی نهایی"MC"مخفف" Marginal cost"

مثلاً اگه هر ساعت کار 10000تومان دست مزد داشته باشه،یه ساعت اضافه کاری هزینه ی نهایی معادل10000تومان رو همراه داره.

مفهوم سوم "بازارهای کارآمد" :

میشه گفت تعادل در بازار رو بررسی میکنه ، مربوط میشه به فرصت سود دهی محدود که سریعاً از دست رفته و به تعادل میرسه.فرض کنید دارید از شهر خارج میشین و در ایستگاه عوارضی چند جایگاه وجود داره اینجا هرکس میخواد کارش زود تر انجام بشه، برای همین راننده ها به سمت جایگاهی میرن که صف کوتاه تری داره پس در زمان کوتاهی فرصت از دست رفته و اونجا هم صف طولانی پیدا میکنه . بازار کارآمد بازاریه که در اون فرصتها یکسانه و تعادل برقراره.

علم اقتصاد معمولاً به دو بخش خرد و کلان طبقه بندی میشه،در بخش خرد فعالیت های افراد یا اجزای اقتصاد مثل بنگاه، خانوار ، صنعت یا بازار کوچک بخش اقتصاد و ... و در بخش کلان مجموعه ی اقتصاد جامعه یا مجموع کل اجزای اقتصاد مثل تولید ملی ، درآمد ملی ،اشتغال ملی و نرخ تورم و بیکاری و ... مورد بحث قرار میگیره.اقتصاد هم مثل علوم دیگه از  مدلها و الگو ها و قوانین خاصی پیروی میکنه که میشه از قوانین عرضه و تقاضا و... نام برد.

کالاها رو در اقتصاد به سرمایه ای (در طول روز ها و سالها از اونا استفاده میشه یا میشه گفت واسه ی مصرف در آینده یا طول عمر مفیدشون تولید شدن مثل خونه ، ماشین ، زمین و... )  و مصرفی (دوام نداره و در مدت کوتاهی مصرف میشه ) تقسیم میکنند.

ما در اقتصاد یه منحنی امکانات تولید داریم که مکان هندسی ترکیبات مختلف از دو کالایی رو که جامعه در شرایط اشتغال کامل وبا بکار گیری تمامی منابع در دسترس وبا حد اکثر کارایی تولید میکنه نشون میده.

سه سؤال اساسی در اقتصاد هست که عبارتند از :

1) چه کالایی تولید بشه ؟ و برای چه کسی؟ (کالایی که براش تقاضا وجود داشته باشه و برای کسی که بتونه قیمت اونو پرداخت کنه.)

2) چگونه ، کالایی تولید بشه ؟

3) چگونه کالا توزیع بشه ؟

در پاسخ سؤال اول کمیابی ، هزینه ی فرصت و انتخاب رو در منحنی امکانات تولید بررسی میکنند.

در اقتصاد سرمایه عامل مهمیه اما اونم بدون هزینه نیست در واقع هزینه ی فرصت سرمایه گذاری ، منافع امروزه که برای فواید آینده از اونا صرف نظر میشه.

اصطلاح دیگه ای که میتونم براتون در این مرحله شرح بدم، رشد اقتصادی و پیشرفته:زمانی میتونیم بگیم رشد اقتصادی داریم که منابع جدیدی کشف و یا اختراع(پیشرفت تکنولوژی) بشه و مورد استفاده قرار بگیره یا با همون منابع قبلی تولید افزایش پیدا کنه.

سیستم های اقتصادی هم معمولاً سه تا هستند :

برنامه ریزی متمرکز(حضور دولت)  -   بازار آزاد (عدم دخالت دولت)  -  اقتصاد مخلوط (ترکیبی از دو سیستم قبل)

اینم بد نیست که بدونید آقای « آدام اسمیت » رو پدر علم اقتصاد میدونند ؛ بعد ها در این باره بیشتر صحبت میکنیم.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...