_با سلام؛_ _با نهایت تأثر _ _رحلت جانگداز عالم گرانقدر و دوست داشتنی_ _حضرت آیت الله مهدوی کنی (ره)_ _را به خدمت تمامی دوستداران و رهروان ایشان تسلیت عرض مینمایم._ _مدیریت سایت:_ _ف...
_هر روزی وقتی که خورشید_ _ توی بسترش می میره _ _وقتی که غروب دلگیر _ _بی فروغ و سر به زیره _ _وقتی که تموم این شهر _ _سر تا پا شادی و شورند _ _وقتی که با خنده هاشون_ _ از غم غروب به دورند_ _ دختر دل خسته شهر_ _ لب پنجره میشینه _ _همدم تنهایی خود _ _مرگ خورشید رو میبینه_ _ من دلم میگیره دختر_ _و...
ریکور و روایت گری(فرزاد زیبایی؛کارشناس ارشد فلسفه و مدرس دانشگاه)
نوشته شده توسط:مدیریت سایت | ۰۲ دی ۱۳۹۲ - ۱۵:۵۰ | ۰ دیدگاه

قابل توجه علاقه مندان به فراگیری شیوه های نگارش داستان و فیلم نامه (سید جمشید روشن)
نوشته شده توسط:مدیریت سایت | ۲۵ مهر ۱۳۹۱ - ۱۴:۵۸ | ۱ دیدگاه
_سلام_ علاقه مندان محترم؛ _من بهترین و دوست داشتنی ترین استادم رو به شما معرفی میکنم.برای آشنایی با ایشان به سایت زیر مراجعه نمایید_ _http://www.cloob.com/name/seyedjams...
_به گزارش جهان، عبدالصمد خرمآبادی، دبیر کارگروه مصادیق محتوای مجرمانه در گفت وگو با بخش خبری 20:30 از فیلتر شدن سایت آمریکایی گوگل و جی میل تا ساعتی دیگر خبر داد. این خبر را باشگاه خبرنگاران اعلام کرد.
خرم آبادی در توضیح خبر فوق گفت: به دلیل درخواستهای مکرر مردمی، سایت گوگل و جی میل تا ساعت...
پندهایی از حاج محمّد اسماعیل دولابی (رحمة الله علیه)
نوشته شده توسط:مدیریت سایت | ۰۲ مهر ۱۳۹۱ - ۲۱:۲۴ | ۰ دیدگاه
_پندهایی از حاج محمّد اسماعیل دولابی (رحمة الله علیه)
1. هر وقت در زندگیات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛
زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس
گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.
2. زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذ کر...

> _شاه مدنی، امین و محمود
> خورشید جمال و کعبه مولود
>
> در خلقت عرش و فرش و عالم
> اول تو بدی یگانه موجود
>
> ابواب شفاعت از تو مفتوح
> در بار ملامت از تو مسدود
>
> جبریل امین، چو خادمت گشت
> زان رو به مقام قربش افزود
>
> گردیده عدوی حضرت تو
> در نزد خدا، شقی و موعود
>
> بی شبهه نمی شود ...
> _این جمعه را از جمکرانت می نویسم
> از زائران میهمانت می نویسم
>
> با چشم امیدی که دستم را بگیری
> از دست های مهربانت می نویسم
>
> نام خودم را با تمام رو سیاهی
> بر دفتری از آسمانت می نویسم
>
> از غنچه های تشنه ی دیدار خورشید
> از انتظار شاعرانت می نویسم
>
> با چشم های خیره، بر اندوه جاده
...
> _در هُرم عَطَش امید صحرا بود
> همسایه و پا به پای دریا بود
> چون حرف سپیده گفتنیهایش
> با نیلبک سحر همآوا بود
> هر چشم گواه رفتنش میداد
> اما همه حرف عشق حاشا بود
> با رفتن قلهدار، با هر سنگ
> پژواک یک آسمان دریغا بود
> بر شانه پیر آسمان دیدم
> غم گریه هر ستاره پیدا بود
> تنها نه...
من از همه ی نوشته های دکتر شریعتی بیشتر شب کویر رو دوست دارم!
نوشته شده توسط:مدیریت سایت | ۰۲ شهریور ۱۳۹۱ - ۱۰:۵۶ | ۰ دیدگاه
> _قایقی خواهم ساخت
> خواهم انداخت به آب.
> دور خواهم شد از این خاک غریب
> که در آن هیچ کسی نیست که در بیشه عشق
> قهرمانان را بیدار کند.
>
> قایق از تور تهی
> و دل از آروزی مروارید،
> همچنان خواهم راند
> نه به آبیها دل خواهم بست
> نه به دریا ـ پریانی که سر از آب بدر می آرند
> و در آن تابش ...
> _آی آدمها، که در ساحل نشسته شاد و خندانید،_
>
> _یک نفر در آب دارد می سپارد جان_
>
> _یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند_
>
> _روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید،_
>
> _آن زمان که مست هستند_
>
> _از خیال دست یابیدن به دشمن،_
>
> _آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید_
>
> _که گر...
> _تو را من چشم در راهم شباهنگام_
>
> _که می گیرند در شاخ «تلاجن» سایه ها رنگ سیاهی_
>
> _وز آن دلخستگانت راست اندوهی فراهم؛_
>
> _تو را من چشم در راهم._
>
> _ _
>
> _شباهنگام، در آن دم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند؛_
>
> _در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام، _
>
...